فرستنده :
Mahdi Rahbarzare
دوشنبه 91/7/10
عجب رسميه رسم زمونه قصه جنگ کفر و ايمونه
ميگن آدما مهدي جان بيا اما کارهاشون به جز اين ميگه
گناه تو کوچه حرام در خونه وقتي پير ميشه نماز ميخونه
دخترا اصلا حيا ندارن عطر و ادکلن بخود ميمالن
گندش پيچيده تا هفتا کوچه داداشش کجاست اونهم ميدونه
ميرن نصف شب از خونه بيرون حجابش خراب سينه بيرونه
تسبيح و مهر بي بي جون هنوز گوشهء طاقچه توي ايونه
نوه هاش کجاهان خدا ميدونه بچه ها کجاهان خدا ميدونه
ميرن نصف شب از خونه بيرون قرص اکستازي واسه جوونه
پرسيد زير لب يکي با حسرت پرسيد زير لب يکي با حسرت
از اينها بعدها چه يادگاري ميخواد بمونه خدا ميدونه
ميرن دخترا نصف شب بيرون بهانه داره که درس ميخونه
ميرن سر کار مامان وبابا بچه ها دارن پارتي تو خونه
فرستنده :
خادم جهادي
چهارشنبه 90/7/27
فرازي از سخنان مقام معظم رهبري:
من دارم مي بينم صحنه رو! ميبينم صف آرايي ها را ! مي بينم دهانهايي با حقد وغضب گشوده شده و دندان هاي باغيظ به هم فشرده را !عليه انقلاب و عليه امام و عليه همه آرمانها و عليه همه آن كساني كه به اين حركت دل بسته اند چه كنم؟اگر كسي نميبينه ؟
درحوادث فتنه گون شناخت عرصه دشوار است!شناخت اطراف قصه دشواراست!شناخت مهاجم و مدافع ظالم ومظلوم دشمن ودوست دشواراست ، بايستي گره گشايي كرد ،بايستي حقيقت راباز كرد گره هاي ذهني رابايد باز كرد و اين تبيين لازم دارد فرمود :"علي ولايحمل هذا العـَلـَم الا اهل ٌ البـَصُر والصَبر"
زير پرچم امير المومنين سختيش از پيغمبر اكرم(صل الله عليه وآله وسلم )بيشتراست از جهاتي، در زير پرچم اميرالمومنين دوست ودشمن آنچنان واضح نبودند دشمن همان حرفي رامي زد كه دوست مي زد ،همان نمازي كه دراردوگاه اميرالمومنين نماز جماعت مي خواندند تواردوگاه مقابل هم در جمل در صفين ... نماز جماعت ميخواندند حالاشما باشين چه كار ميكنين؟
بصيرت خودتان را بالا ببريد، آگاهي خود را بالا ببريد حقيقت رابايد فهميد ، در جنگ صفين يكي از كارهاي مهم جناب عمار ياسر تبيين حقيقت بود چون اون جناح مقابل كه جناح معاويه بود يك تبليغات گوناگوني داشت اين كسي كه از اين طرف خودش را موظف دانسته بود كه در مقابل اين جنگ رواني بايستد ومقاومت كند جناب عمار ياسر بود نقش نخبگان و خواص اين است كه اين بصيرت را نه فقط در خودشان بلكه در ديگران بوجود بياورند، رسا بگوييد روشن بگوييد مبين بگوييد آنچه راكه ميفهميد سعي هم كنيد آنچه را كه فهميديد درست باشد
أين عمار ؟!
فرستنده :
مهران گلي
شنبه 90/7/16
نمي دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمي خواهم بدانم كوزه گر از خاك اندامم چه خواهد ساخت
ولي آن قدر مشتاقم كز گلويم سوتكي سازد
گلويم سوتكي باشد بدست طفلكي گستاخ و بازيگوش
و او يك ريز و پي در پي دم گرم خويش را در گلويم سخت بفشارد
و آشفته تر سازد خواب خفتگان خفته را
و بشكند دايم سكوت مرگبارم را